خبرآنلاین

زاکانی؛ بازیکن فوتبالی که هم خطا می کند هم تکل می زند /موتور مسعود پزشکیان هنوز روشن نشده است /قالیباف هرکاری می کند به آرزویش برسد

زاکانی؛ بازیکن فوتبالی که هم خطا می کند هم تکل می زند /موتور مسعود پزشکیان هنوز روشن نشده است /قالیباف هرکاری می کند به آرزویش برسد

زاکانی خودش هم می داند که در حد و قواره ریاست جمهوری نیست؛ برای همین آمده که فقط بازی رقبا را خراب کند.

چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در حالی قرار است ۸ تیر ماه برگزار شود که ۶ نامزد این مسئولیت در حال آخرین تلاش های خود برای جلب نظر مردم هستند. در همین راستا تاکنون سه مناظره میان آنها برگزار شده و البته دو مناظره دیگر باقی مانده است. در ادامه نگاهی کوتاه به وضعیت هر شش نامزد با توجه به فعالیت ها و رویکردهای آنها به خصوص در مناظره ها خواهیم داشت. ۱- امیرحسین قاضی زاده

google-play
برای دسترسی سریع به اخبار برنامه "اخبارمن" را نصب کنید.

به روایت عصر ایران، قاضی زاده هاشمی در مناظره دوم به صورت رسمی اعلام کرد که او ادامه دهنده دولت فعلی خواهد بود. با توجه به عملکرد ضعیف دولت سیزدهم در سه سال گذشته چنین موضعی عملا مساوی با خودکشی سیاسی است.

اینکه قاضی زاده چرا چنین تصمیمی گرفته از دو حالت خارج نیست: یا او واقعیت های جامعه و نظر مردم درباره عملکرد دولت را نمی داند و مراسم تشییع پیکر رئیسی او را دچار اشتباه محاسباتی کرده و یا اساسا پیروزی در انتخابات برایش مهم نیست و صرفا می خواهد دین خود را ادا کند که در این صورت با یک تصمیم اخلاقی مواجه هستیم نه سیاسی.

۲- علیرضا زاکانی

در فوتبال برخی بازیکنان هستند که به اصطلاح آنها را بازی خراب کن می نامند. یعنی خطا می کنند، تکل میزنند، روی اعصاب بازیکنان حریف می روند، به صورت فیزیکی درگیر می شوند و هر کار دیگری می کنند که طرح و نقشه حریف در زمین را خراب کنند. زاکانی دقیقا چنین نقشی دارد.

او خودش هم می داند که در حد و قواره ریاست جمهوری نیست؛ برای همین آمده که فقط بازی رقبا را خراب کند. او هیچ برنامه ای ندارد، با این حال چند کتاب اقتصاد خُرد وکلان و یا توسعه را برایش خلاصه کرده اند تا گاهی برای خالی نبودن عریضه از روی برگه آنها را به عنوان برنامه بخواند. به احتمال زیاد وقتی ماموریتش تمام شد همچون سال ۱۴۰۰ از بازی کنار می رود. هرچند در مناظره سوم بعد از آنکه پزشکیان به او گفت: «یعنی تا آخر میمونی دیگه؟»، تاکید کرد که می ماند.

۳- محمد باقر قالیباف

از سال ۱۳۸۴ نامزد انتخابات ریاست جمهوری است و از این منظر باسابقه ترین نامزد تاریخ ریاست جمهوری ایران محسوب می شود. در واقع ریاست جمهوری برای او نوعی آرزو شده است وگرنه اگر بحث خدمت باشد در مقام ریاست مجلس هم می تواند به مردم خدمت کند.

قالیباف هر کاری می کند که به این آرزویش دست یابد. برای همین وقتی در مناظره اول موضع روشنی درباره تحریم ها نگرفت و از این لحاظ به او انتقاد شد، در مناظره دوم موضع خود را روشن کرد. لذا هیچ بعید نیست که در دو مناظره آخر او حرف های ساختارشکنانه تری هم از منظر اصولگرایان بزند. چون او رای می خواهد و مهم نیست آن را از کدام پایگاه رای بدست آورد.

۴- مسعود پزشکیان

هنوز موتورش روشن نشده و نتوانسته انتظارها را برآورده کند. انگار هنوز خودش هم باورش نشده که از فیلتر شورای نگهبان عبور کرده و در مقام نامزد ریاست جمهوری طیف وسیعی از میانه روها و اصلاح طلبان حامی او هستند.

در حال حاضر مهم ترین رقیبش خودش است که گاهی حرف هایی می زند (و گاهی هم نمی زند) که چندان به مذاق پایگاه رای او خوش نمی آید. با توجه به موضوع مناظره سوم او می توانست ستاره میدان باشد اما نخواست یا نتوانست. پزشکیان باید تعارف را کنار بگذارد و بدنه اجتماعی طرفدار خود را نمایندگی کند وگرنه موجی که او نیازمند آن است راه نخواهد افتاد.

۵- سعید جلیلی

تکیه کلام او در انتخابات ۱۳۹۲ «ظرفیت های داخلی» بود. حالا در ۱۴۰۳ او به «ظرفیت های جهانی» رسیده است؛ با شعار «یک جهان فرصت». این شاید مهم ترین تفاوت جلیلی ورژن ۱۳۹۲ با ۱۴۰۳ باشد وگرنه باقی صحبت هایش همان است. مهم ترین ایراد وارد بر او این است که گویی از جهان و واقعیت های آن فاصله دارد. ادعای ۳۵ سال کار و تجربه سیاست خارجی می کند، اما مهم ترین دستاوردش همان «بی دستاوردی» در مذاکرات هسته ای سال های ریاست جمهوری احمدی نژاد است.

همانطور که یکی از کارشناسان در برنامه های میزگرد سیاست خارجی گفته بود بسامد «باید» در صحبت های او بیشتر از «چگونه» است. به عبارتی جلیلی می گوید «باید» اینگونه باشد، چنانکه مرحوم رئیسی نیز همیشه از «بایدها» سخن می گفت، اما نمی گوید خب «چکونه» اینگونه شود.

۶- مصطفی پورمحمدی

به دلیل پیشینه طلبگی، مباحثه و مجادله یا حتی محاجه را خوب بلد است. در مناظره دوم تا توانست به دروازه جلیلی و قالیباف و حتی پزشکیان حمله کرد. اما در مناظره سوم با آنکه همچنان رویکرد مدعیانه خود را سعی کرد حفظ کند، حرف چندانی نداشت.

حتی وقتی زاکانی به او حمله کرد که بیشترین نقش در فیلترینگ را در دهه ۱۳۹۰ داشته است، سکوت کرد. پورمحمدی تلاش می کند خود را منفک از راست و چپ نشان دهد. اما آیا دبیرکل جامعه روحانیت مبارز می تواند چنین ادعایی بکند؟

۲۷۲۱۱