خبرآنلاین

ماجراجویی سازمان چریک‌­های فدائی­ خلق در غائله گنبد کاووس /روایتی متفاوت از ۸ فروردین ۱۳۵۸

ماجراجویی سازمان چریک‌­های فدائی­ خلق در غائله گنبد کاووس /روایتی متفاوت از ۸ فروردین ۱۳۵۸

با تلاش دولت موقت بالاخره جنگ اول گنبد در ۱۵ فروردین ۱۳۵۸ پایان یافت. اما یکی از اثرات مخرب جنگ گنبد در شهرهای مازندران بدبینی مردم نسبت به اشخاص وابسته به فدائیان بود به طوری که مردم با دیدن اعضای سازمان نسبت به آن‌ها ابراز انزجار و حتی اهانت فیزیکی می­ کردند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سازمان چریک‌های فدائی خلق ایران، که از پیوند دو گروه مارکسیستی جزنی- ظریفی و احمدزاده-پویان- مفتاحی در فروردین ماه سال ۱۳۵۰ به وجود آمد، مشیء مسلحانه را پایه و اساس مبارزات خود قرارداد تا بتواند با مبارزات مسلحانه به تغییرات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مطلوب برسند.

google-play
برای دسترسی سریع به اخبار برنامه "اخبارمن" را نصب کنید.

در فاصلۀ سال‌های ۵۰ تا ۵۶ به دلیل مشیء مسلحانه سازمان و رودررویی با رژیم پهلوی تعداد زیادی از افراد سازمان، توسط دستگاه اطلاعات و امنیت رژیم پهلوی موسوم به ساواک زندانی و اعدام شده و یا در درگیری‌های خیابانی با نیروهای امنیتی کشته شدند. در روزهای منتهی به انقلاب افراد باقیمانده از سازمان در بعضی از شهرهای مرزی دست به جذب نیرو زدند و سعی کردند در این شهرها از بحران حاکمیت روزهای انتهایی عمر رژیم پهلوی تا تثبیت پایه‌های قدرت در جمهوری اسلامی استفاده کنند و به بهانۀ کمک به خلقهای ستمدیده ترکمن و جذب آنان بتوانند کفۀ قدرت سیاسی را به سمت خود سنگین کنند.

یکی از این مناطق ترکمن‌صحرا و گنبد بود. بنابراین سازمان در ترکمن‌صحرا و گنبد بسیار فعالانه ظاهر شد. یکی از موانع جدی که در زمان فعالیت سازمان و هواداران سازمان در ترکمن‌صحرا وجود داشت، موضوع پاسگاه‌ها و خلع سلاح پاسگاه‌ها بود. نقی حمیدیان از فعالان سیاسی حاضر در گنبد و عضو سابق سازمان چریکهای فدائی خلق در کتاب خود میگوید: " برخی از دوستان کمکم به این نتیجه رسیده بودند که باید به نحوی از سد ژاندارمری گذشت... تشکیلات نوپای هواداران سازمان بدون توجه به شرایط عمومی و حساسیت‌ها و تشنجات فزایندۀ محلی و کشوری که در کار بود، به خلع سلاح برخی از پاسگاه‌ها کشیده شدند... عباس هاشمی عضو سازمان به همراه طرفداران شخصیت اسطورهای وی برای خلع سلاح پاسگاه‌ها بسیج شدند." [۱]

بدین ترتیب عملاً سازمان با تخلیه پاسگاه‌ها روی در روی حکومت قرارگرفت. اسناد موجود در مرکز اسناد و کتابخانۀ ملی ایران نیز از شرایط حاد پاسگاه‌ها در روزهای ابتدایی بعد از انقلاب اسلامی حکایت دارد.

در سند شماره ۱ با موضوع حمله به پاسگاه‌های مرزی در ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ آمده است:

برابر گزارش ناحیه ژندارمری مازندران: عده‌ای از افراد ترکمن تصمیم دارند بپاسگاه‌های مرزی پل و اینچه برون حمله و مامورین مرزی را خلع سلاح نمایند. ناحیۀ مازندران اضافه کرده قبلاً در مورد ادغام پاسگاه‌هائی که احتمال خلع سلاح آن میرفت دستورات لازم به هنگ گرگان ابلاغ نموده و ضمناً با استفاده از عناصر مورد اعتماد محلی و کمیته انقلاب اسلامی نسبت به برقراری انتظامات محل اقدام و سعی شود از برخورد مسلحانه جلوگیری گردد. نتیجه اقدامات بعدی متعاقباً به استحضار خواهد رسید. م فرمانداری کل کشور- سرهنگ ستاد ممتاز

ماجراجویی سازمان چریک‌­های فدائی­ خلق در غائله گنبد کاووس /روایتی متفاوت از ۸ فروردین ۱۳۵۸

درهمین زمان سازمان علاوه بر برگزاری جلسات برای جذب بیشتر هوادار، از طریق نشریۀ خود به نام "کار" پوشش‌دهی وسیعی از تحولات گنبد و خواست‌های وسیعی از سازمان به عنوان چتری بالای سر مردم ترکمن‌صحرا و گنبد برعهده داشت. کار با درج مقاله‌ای از جانب خلق ترکمن، خواهان تشکیل ارتش خلقی حافظ منافع ملی و دستاوردهای انقلاب و متشکل از نیروهای انقلابی، سربازان، درجهداران و افسران جزء انقلابی و سازمان چریکهای فدائی خلق و مجاهدین خلق شد و همچنین خواهان ادارۀ پادگان‌ها و پاسگاه‌های ضد خلقی بدست شوراهای انقلابی منطقه شد.[۲]

علاوه برآن، افراد سازمان با تمرکز بر روی پاسگاه‌های مرزی، در حقیقت ضدیت خود را با حکومت بیش از پیش عیان کردند. در این باره میتوان به عنوان مثال از ماجرای مربوط به خلع سللاح گروهان بزرگ مرزی مراوه‌تپه که معنایی جز بی‌دفاع کردن کشور در مناطق مرزی اتحاد شوروی نداشت، نام برد که حساسیت کشوری و حتی جهانی به ماجرا می‌بخشید.[۳] به هر ترتیب سازمان با سیاست‌های جنگ‌طلبانۀ خود، در حقیقت حکومت را به مبارزه دعوت می‌کرد. که نتیجۀ آن زبانه کشیدن شعله‌های جنگ در ۸ فروردین سال ۱۳۵۸ شد.

نقی حمیدیان شروع جنگ را چنین شرح میدهد: " که هاشم فرد تندرو سازمان در گنبد بود و من در مازندران. ما خبرهایی از شروع جنگ در گنبد شنیدیم، از تهران با من تماس گرفتند که چرا هاشم را تنها گذاشتی، معطل نکن و به پیش هاشم برو، بعد از چند روز با سختی به گنبد رسیدیم. و هاشم با دیدن ما گفت که انقدر در تهیه اسلحه معطل کردید که خودمون بالاخره آن را فراهم کردیم. در این هنگام صدای هواپیما فانتوم آمد، همزمان صدای رگبار مسلسلها بی‌وقفه از همه جا به سوی هواپیما شلیک میشدند، و من به دوستان میگفتم شلیکها به هواپیما نمیرسد، فشنگها را بیجهت مصرف نکنید و مجدداً گفتم که مقداری اسلحه از سوی سازمان خواهد رسید، چرا که مقدمات آن را از قبل آماده کرده بودم.[۴]

با توجه به صحبت‌های حمیدیان سازمان از قبل خود نقشۀ شروع جنگ را کشیده بود و فقط هاشم عباسی بر اثر تندرویهای خود زمان آن را جلوتر انداخت. شعله‌های نبرد و درگیری در گنبد روزبه‌روز بیشتر و بیشتر میشد. به طوری که مردم خواهان راه حلی اساسی از جانب حکومت بودند.

با این شرح مردم گنبد به دنبال راه فراری از شر غائلۀ به وجود آمده در گنبد بودند و برای رسیدن به هدف خود یعنی صلح و جدایی خود از افراد سازمان، سعی در رساندن داد خود با اعلامیه‌های مختلف به گوش حکومت بودند که نشان دهند راه آنان از کمونیسمها جدا هست.

اعلامیه شماره ۲

بسم‌الله الرحمن الرحیم

برادران مسلمان مرکز تهران، ما ساکنین شهرستان گنبد کاووس در عصر روز ۵/ ۱/ ۵۸ تا کنون در محاصرۀ عدهای از خدا بی‌خبر و عمال رژیم سابق و توطئه‌گران امپریالیزم شرق و کمونیسم هستیم که بدون جهت به زن و بجه و پیر و جوان ما رحم نمیکنند جنگ بین شیعه و سنی نیست جنگ بین اسلام و کفر است ما از شما برادران مسلمان و مجاهد می‌خواهیم از محضر امام خمینی و دولت موقت آقای بازرگان و ستاد ارتش ملی اسلامی می‌خواهیم که ما را از این گرفتاری نجات دهند چشم انتظار کمک و امداد همه برادران هستیم. اهالی شهرستان گنبد کاووس

گوینده آقای حسین عمادی

گیرنده: آزاده

ماجراجویی سازمان چریک‌­های فدائی­ خلق در غائله گنبد کاووس /روایتی متفاوت از ۸ فروردین ۱۳۵۸

در این معرکه، گویا تمامی اقشار مختلف مردم گنبد خواهان نشان دادن جدایی خود از سازمان چریکهای فدایی خلق شاخۀ گنبد بودند.

در قطعنامه شماره ۱ اهالی شهرستان گنبد کاووس مورخه ۸/ ۱/ ۵۸ آمده است:

در اجتماع عظیمی که مردم شهرستان گنبد کاووس به عمل آوردند، پس از کشتار فجیع و هولناکی که در مدت سه روز است و هنوز ادامه دارد و تعداد ۳۰ نفر کشته و حدود ۱۵۰ نفر زخمی بهجای گذاشته و فدائیان خلق محرک این وحشت شناخته شدند و دیگر نه دکتر به وضع کشته‌ها و زخمیها رسیدگی نمیکنند و نه کس دیگر، ما از دولت موقت انقلابی جناب آقای مهندس مهدی بازرگان خواستاریم که در اسرع وقت به داد ما برسد. و در پایان به اطلاع ملت ایران برسد که این جنگ بین شیعه و سنی، بین ترکمن و فارس نیست، بلکه اختلاف بین امپریالیزم شرق، کمونیسم و مسلمانان است. اهالی شهرستان گنبد کاووس

ماجراجویی سازمان چریک‌­های فدائی­ خلق در غائله گنبد کاووس /روایتی متفاوت از ۸ فروردین ۱۳۵۸

در سند دیگری «از منزل حضرت آیت‌الله العظمی شیرازی» «به وزارت کشور جناب آقای وزیر» مورخ ۵۸/۱/۸ آمده است:

در خصوص وضع گنبد چون متوالیاً از آنجا تلفن شده که وضع آنجا خیلی متشنج و مردم معتقدند که مسئله آنطور در رابطه با ترکمنها نیست بلکه افرادی که مباشر شلیک کردن و کشتارهستند افراد کمونیست‌اند و به هیج وسیله‌ای امکان دفاع برای مردم نیست و تعدد کشتار ۳۰ نفر و مجروحین ۱۵۰ نفر و درهای ورودی را هم بسته‌اند و لذا اظهار نیاز به کمک ... مینمایند این گزارشی است که از طرف بعضی از روحانیون گنبد و علی‌آباد گرگان رسیده است لذا نظر آیت‌الله العظمی شیرازی بر آن است که هر چه سریعتر نسبت به خاتمه دادن مشکل گنبد اقدامات لازم به عمل آید.

ماجراجویی سازمان چریک‌­های فدائی­ خلق در غائله گنبد کاووس /روایتی متفاوت از ۸ فروردین ۱۳۵۸

در همان روزها هیئتی از سوی آیت‌الله سید محمود طالقانی برای مذاکره به گنبد آمد، اما اعضای آن مورد بدگمانی قرار گرفت و در طویله‌ای در حومۀ گنبد زندانی شدند. علاوه بر بازداشت این هیئت، حدود چهل یا پنجاه نفر دیگر نیز به اسارت گرفته شدند، که این روند گروگانگیری راه هرگونه مصالحه‌ای را میبست.[۵]

از متن تلگراف‌های باقیمانده از معتمدین ترکمن برای پایان دادن جنگ به آیت‌الله طالقانی و مهندس بازرگان، مشخص است که افرادی چون ولی محمد ارزانش از روحانیون منطقه تلاش بسیاری جهت برقراری آتش‌بس و رفع غائله داشتند. [۶]

با تلاش دولت موقت بالاخره جنگ اول گنبد در ۱۵ فروردین ۱۳۵۸ پایان یافت. اما یکی از اثرات مخرب جنگ گنبد در شهرهای مازندران بدبینی مردم نسبت به اشخاص وابسته به فدائیان بود به طوری که مردم با دیدن اعضای سازمان نسبت به آن‌ها ابراز انزجار و حتی اهانت فیزیکی میکردند. [۷] با پایان یافتن این غائله فعالیت افراد سازمان در گنبد پایان نیافت، زیرا آنان توطئه‌های دیگری در سر داشتند.

۱۷۲۱۸