خبرآنلاین

امام جمعه ای که حاضر نشد برایش محافظ بگذارند!

امام جمعه ای که حاضر نشد برایش محافظ بگذارند!

یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس تعریف می‌کند: دورانی بود که منافقین به ائمه جمعه حمله می‌کردند. به همین دلیل ما مسئولیت محافظت از آن‌ها را بر عهده گرفتیم. اما یکی از ائمه جمعه برای اینکه نگذارد بچه‌های سپاه همراهش بیایند، رفتار عجیبی از خود نشان می‌داد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سید مسعود خاتمی، فرمانده سپاه استان فارس در دوران دفاع مقدس، تعریف می‌کند: در ایامی که من مسئولیت منطقه ۹ سپاه را به عهده داشتم، منافقین به ائمه جمعه کشور حمله می‌کردند. سپاه اعلام بسیج عمومی کرد تا نیروها به استان‌ها بروند و به نحوی امنیت ائمه جمعه را تأمین کنند. آنگونه که فارس روایت می ‌کند، وی ادامه داده؛ ما به استان کهگیلویه و بویر احمد و بوشهر رفتیم و چند روز طول کشید تا بررسی کنیم که کدام یک از ائمه جمعه در معرض خطرند.

google-play
برای دسترسی سریع به اخبار برنامه "اخبارمن" را نصب کنید.

امام جمعه‌ای به نام آقای نسابه در آن منطقه حضور داشت که پیرمرد خیلی باصفایی بود. به گمانم، امام جمعه داراب بود. از ایشان خواهش کردیم که اجازه بدهد برایش محافظ بگذاریم؛ ولی هر چه اصرار می‌کردیم، قبول نمی‌کرد.

خودش پیاده از خانه به مسجد می‌رفت و بر می‌گشت. بعد گفتیم: آقا! طبق دستوری که به ما داده شده، باید عده‌ای محافظ جان شما باشند؛ چون منافقین ترورتان می‌کنند.

به این کار راضی نمی‌شد و اصرار هم می‌کرد که نه! بالاخره وقتی دید که نظر امام(ره) هم همین است، تمکین کرد. منتها آخرش گفت: به محافظ‌هایی که برای من می‌گذارید بگویید خیلی نزدیک من نایستند که اگر کسی خواست من را بکشد، به این بیچاره‌ها آسیبی نرسد.

خیلی مخلص بود و بچه‌های سپاه را هم خیلی دوست داشت.

۲۷۲۱۹