خبرآنلاین

ناصر حجازی: واقعا سرسام گرفتم از دست این دخترها!

ناصر حجازی: واقعا سرسام گرفتم از دست این دخترها!

مادرم با عصبانیت انبوه نامه‌ها را نشانم داد و گفت: «... دیگر چیست که هر روز پستچی همراه با صد تا غر و لند از لای در توی حیاط می‌ریزد و می‌رود؟ آخر این هم شد کار، این هم شد زندگی؟!...»