فرادید
اقتصاد در ورطه خاموشی؛ بی برقی با ما چه می کند؟

گزارش اتاق بازرگانی ایران برای حداکثر میزان ناترازی برق درسال جاری خبر از ۱۷ هزار مگاوات کمبود برق می دهد در حالیکه مدیر عامل توانیر گزارش کمبود ۲۴ هزار مگاواتی تولید برق برای سال آینده را به رسانه ها داده است که خبر خوبی نیست اما واقعیتی را پیش روی ما می گذارد که قابل بررسی است.تا اینجای کار نظام حکمرانی برآن بوده است تا گلوگاه های فشار بر شبکه را کاهش دهد مثلا وفق ماده ۴ قانون مانع زدایی ازصنعت برق،صنایع انرژی بر، مانند کارخانه های چوب و کاغذ،سیمان،ذوب فلز و امثال آن،مجاز به ایجاد تا ۱۰ هزار مگاوات ظرفیت تولید برق برای سالهای پیش رو خواهند بود که دقیقا معلوم نیست چه عددی از این مجوز اعطایی محقق شده است.از سوی دیگر تجربه دیوانسالاری دولتی،به ما این هشدار را می دهد که زمینه تحقق وعده های قانون مانع زدایی از صنعت برق فراهم نیست بعنوان مثال معلوم نیست که چه میزان از ظرفیت بند "ق " تبصره ۲ بودجه سال۹۳ در خصوص تعدیل مصرف انرژی و ظرفیت زایی در حوزه انرژی تجدید پذیر،محقق شده و برای کاهش دلایل عدم تحقق این ظرفیت قانونی،در قوانین مشابه چه راهکاری اندیشیده شده است.ناگفته نماند که برای جبران کسری ۲۴ هزارمگاواتی تولید" برق نیروگاهی" نیاز به حدود ۲۰ میلیارد دلار سرمایه ارزی است و اگر این جبران مافات توسط مولدهای مقیاس کوچک وارداتی با ضریب تبدیل بالا صورت گیردبه ازای هر مگاوات ۵۰۰ هزار یورو- حدود ۱۲ میلیارد یورو -سرمایه گذاری لازم است.کاری ندارم که کشور در شرایط تحریمی است و تامین این حجم از ارز در شرایط فعلی به مطایبه بیشتر می ماند اما اگر حتی اراده تمام ارکان حاکمیت بر حل مساله برق متمرکز شود دستکم دو تا سه سال وقت لازم است که این ظرفیت انرژی در کشور ایجاد شود. با این پیش فرض که طی سال آینده رشد مصرف برق درکشور فقط ۵ درصد باشد کسری ۲۴ هزار مگاواتی تولید برق در کنار نیاز حدودا ۷۰ هزار مگاواتی کشور برای سال پیش رو، یعنی یک سوم نیاز مصرفی کشور با کمبود مواجه خواهد بود.بماند اینکه این ظرفیت نیروگاهی،نیازمند مصرف سوخت قابل توجهی است که رسیدن میزان تولید و مصرف سوختهای فسیلی کشور به نقطه سربه سری و ناترازیهای جدید این حوزه،خود حکایتی دیگر است که مجالی دیگر تر را برای بررسیدن، می طلبد.